آیا من به خاطر اینکه به شما نیاز دارم دوستتان دارم؟ یا به خاطر اینکه دوستتان دارم به شما نیاز دارم؟ (اریج فرام)
وقتی به کسی می گویید «دوستت دارم» به چه معنی است؟ جوابها و تفاسیر زیادی به این سؤال وجود دارد. اما زمانی که این سؤال را می پرسید اکثریت مردم می گویند که عشق یک حس است و در قالب کلمه نمی گنجد. مردمی که عاشق شدن را تجربه کردند از یک احساس درونی شبیه خواب گرم و شیرین گاهی از گیجی و بی فکری صحبت می دهند. مارازیتی دوناتلا روانپزشک از دانشگاه پیزا بیان کرده که «دیوانه وار عاشق شدن براستی باعث بیماری روانی می شود.»
همیشه مردم می پرسند «عشق واقعی را چگونه بشناسم؟ چگونه مطمئن شوم چه زمانی عشق آسیب به من می زند؟» در تلاشی برای پاسخ به این سؤالها، از مردمی که احساس عاشقی را تجربه کردند سؤال شد و این نتایج طبق تحقیقات انسان شناس پروفسور هلن ای. فیشر بدست آمد:
مردمی که عاشق شدند نیروی قوی را حس می کنند که سبب کشش این دو جنس به هم می شود، گاهی این نیرو، کشش قوی فیزیکی است و به گفته روانشناسان عامل مهمی در عشق خیالی است. گاهی فراتر از این بوده و تحقیقات جدید پیشنهاد می کند بدنهای ما فرایندهایی را ایجاد می کند که مطمئن می شویم عاشق جنس مخالف شده ایم.
شرح عشق از نظر بيولوژي
فرد ممكن است روابط نامشروع با شريكش صرفاً بخاطر لذت جنسي داشته باشد، در آن هنگام كشش قوي را به شريكش احساس مي كند. در موارد زيادي يكي يا هر دو طرف در يافتن عشق ثابت و با دوام اشتباه مي كنند. بي شك مي دانيم كه چنين اشتباهاتي چه بهاي گزافي دارد. هلن اي. فيشر در بررسي اش گفت: «مغز اين مراحل را طي مي كند: شهوت، كشش و وابستگي» كه اين كشش را مي توان از نظر زيستي شرح داد. او دريافت كه بعد از اوج لذت جنسي، سطح هورمونهاي واسوپرسين در مردان و اكسي توسين در زنان طغيان مي كند. اين هورمونها بعنوان علت وابستگي شناخته شدند، كه منجر شد فيشر نتيجه بگيرد حضور اين مواد شيميايي در بدن مسؤول نزديكي زوجها بعد از آميزش جنسي است.
در مقاله اي در سربرم، يك مغزشناس به نام دانافرم سه سيستم مرتبط با همسر، توليدمثل و والدين را توضيح مي دهد. اين سيستمها شهوت، كشش و وابستگي ناميده شده است.
شهوت: راهي غريزي است كه آنقدر مرد و زن تحريك مي كند. تا عمل جنسي بين آندو انجام شود.
كشش: اين سيستم دو شريك را بطور شهوت آميزي متمركز مي كند تا تلقيح انجام گيرد. فيشر متوجه شد فرضيه سيستم كشش بعنوان راهي فردي است تا بهترين شريك را انتخاب و اين تمركز را ادامه دهد. افراد كه فكر مي كردند بطور ژنتيكي برترند ، و هنوز هم هستند، مي توانند شريك زناشويي مطلوبي باشند.
وابستگي: اين روش عاطفي (اصطلاح «عشق مهربان») بوجود آمده است تا زاد و ولد و حيات نسل ضمانت شود. منظور اصلي از افزايش سطح هورمونهاي واسوپرسين و اكسي توسين كه در بالا ذكر شد حفظ زندگي مشترك والدين است، حداقل تا زماني كه فرزند توانايي مراقبت از خود را داشته باشد. جالب است بدانيد شهوت و كشش هميشه دست به دست هم نمي دهند. چراكه در گزارشي وقتي مرد و زن تستسترون را به خود تزريق كردند ـ تستسترون هورموني است كه بعنوان افزاينده تمايل جنسي شناخته شده است ـ سكسشان افزايش يافت اما آنها عاشق هم نشدند.
در اين گزارش فيشر همچنين به مطالعات اجرا شده د.مارازيتي و همكارانش اشاره كرد كه عاشق شدن را مربوط به سطوح پايين هورمون سروتونين مي دانند. اما بر طبق گفته مارازيتي، اين تعادل شيميايي در انسانها ثابت نيست، تاييد مي كند كشش شهواني براي هميشه پابرجا نمي ماند. در آزمايشي بعد از اين مدت كه افراد را در حالت شيفتگي بين 12 تا 18 ماه بررسي كردند، سطوح سروتونين در بدن مردان و زنان شيفته و از خودبيخود تغيير مي كند و بازگشت سطوح مشابه در افرادي كه عاشق نشدند، ديده شد.
اين تحقيق از اين نظر مهم است كه چگونگي عملكرد سيستم بيولوژيكي را همراه با فرايند احساسي شرح مي دهد. هر زمان كه ما شريك مناسب را پيدا كرديم، مي توانيم به سيستم هاي بيولوژيكي و شيميايي مان اعتماد كنيم كه ما را در رسيدن به اهداف احساسي كمك مي كند. و زماني كه شريكمان جذابيت كمتري برايمان دارد لزوماً به اين معني نيست كه عشق ديگري غير از ما دارد. ساده تر اينكه فرايندهاي بيولوژيكي بطور طبيعي كار خود را انجام مي دهد.
مردم مي گويند كه در جستجوي همسر مطلوبشان هستند شخصي كه چگونگي نگاه به زندگي خود، مهمترين ارزشهايش و نيروي محركي كه سبب حركتش است را با ما تقسيم كند. پروفسور ناتانيل براندن، مي گويد «وقتي شخصي را مي بينيم فكر مي كنيم چگونه خودش را آزمايش مي كند. ما سطح هيجان يا فقدان هيجان فردي را حس مي كنيم. كشش يا دفع فوري ما غيرارادي است بخاطر اينكه بدن و احساسات ما واكنش سريعتري نسبت به فكري كه در قالب كلمه بگنجد، شكل مي دهد.»
آندرا ان.جونز در نظريه جواني در روزنامه اي كه توسط سرويس Pacific News منتشر شد گفته: هر شخصي يك موجود زنده منحصر بفرد است. آنچه در يك لحظه احساس مي كنيم اينكه شريك انتخابي ما چيزي دارد كه مي تواند زندگي ما را كامل كند. چنين شخصي احتمالات جديدي را مي آورد كه مي تواند ما را توانگرتر كند. اين مطلب به اين معني نيست كه شخص جديدي كه يافتيم تنها شخصي است كه مي تواند زندگي ما را بهبود بخشد. ممكن است اشخاص ديگري هم چنين باشند. به اين دليل نتيجه گيري مي شود براي هر شخصي بيش از يك معشوق وجود دارد.
اين قضاوت فوري از سازگاري در اولين برخوردتان كه با همديگر آشنا مي شويد، اتفاق مي افتد. چون فرايندهاي منطقي فكري سريعترند، همه شما در اولين ارتباط اين مطلب را حس مي كنيد اما دليلي براي توضيح آن نداريد.
پس از اين با شريكتان خودماني تر مي شويد و شروع به يافتن راهي كه او هست، واكنش ها و تجربيات عاطفي و غيره مي كنيد. توانايي تشخيص تشابهات و تفاهمات فردي را داريد، بنابراين اولين كشش متقابل برايتان روشن است. درست است كه كشش متقابل زوجها را بهم نزديك مي كند اما عشق كششي عميق تر از آن ايجاد مي كند.
- سه شنبه ۳۰ خرداد ۹۶ ۱۲:۳۷ ۲,۹۴۸ بازديد
- ۳۶۸ ۳۶۳
- ۰ نظر